خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پنبهای (پارچه)
2 . پنبه
3 . نخ
[اسم]
cotton
/ˈkɑtən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پنبهای (پارچه)
کتان، نخی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پنبهای
نخی
1.I love cotton pants.
1. من شلوار کتان دوست دارم.
2
پنبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پنبه
a cargo of cotton and wheat
محموله پنبه و گندم
3
نخ
مترادف و متضاد
thread
a cotton reel
قرقره نخ
sewing cotton
نخ خیاطی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cottage pie
cottage cheese
cottage
cote
cot
cotton bollworm
cotton bud
cotton candy
cotton on
cotton rat
کلمات نزدیک
cottager
cottage pie
cottage industry
cottage hospital
cottage cheese
cotton boll
cotton bud
cotton candy
cotton mill
cotton on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان