خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خم شدن (از ترس)
2 . عقبعقب رفتن (از ترس)
[فعل]
to cower
/ˈkaʊər/
فعل ناگذر
[گذشته: cowered]
[گذشته: cowered]
[گذشته کامل: cowered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خم شدن (از ترس)
دولا شدن
1.A gun went off and people cowered behind walls and under tables.
1. یک اسلحه شلیک شد و مردم پشت دیوارها و پشت میزها خم شدند.
2
عقبعقب رفتن (از ترس)
1.He cowered against the wall.
1. او (از ترس) بهسمت دیوار عقبعقب رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
cowed
cowcatcher
cowboy hat
cowboy
cowbird
cowgirl
cowherd
cowl
cowlick
cowling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان