خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سطح مقطع
[اسم]
cross-section
/krɔs-ˈsɛkʃən/
قابل شمارش
1
سطح مقطع
1.A cross-section of the earth's crust
1. سطح مقطعی از پوستهی زمین
تصاویر
کلمات نزدیک
cross-reference
cross-refer
cross-question
cross-pollination
cross-legged
cross-trainer
cross-training
crossbar
crossbill
crossbow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان