[صفت]

cross-legged

/krɔs-ˈlɛgəd/
غیرقابل مقایسه

1 چهار زانو (روش نشستن) پا روی پا

معادل ها در دیکشنری فارسی: چهارزانو
  • 1.John sat cross-legged on the floor.
    1. "جان" چهار زانو روی زمین نشست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان