خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کتلت
[اسم]
cutlet
/ˈkʌtlət/
قابل شمارش
1
کتلت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کتلت
1.a veal cutlet
1. یک کتلت گوشت گاو
تصاویر
کلمات نزدیک
cutlery
cutlass
cutis
cutin
cutie
cutoff
cutscene
cutter
cutters
cutting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان