خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوچرخهسوار
[اسم]
cyclist
/ˈsɑɪ.kəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دوچرخهسوار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دوچرخهسوار
1.A champion cyclist
1. یک دوچرخهسوار قهرمان
2.He drove into a cyclist.
2. او [با اتومبیلش] با یک دوچرخهسوار برخورد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cycling
cyclically
cyclical
cyclic
cycle lane
cyclone
cygnet
cylinder
cylindrical
cymbal
کلمات نزدیک
cycling
cyclical
cyclic
cycle rickshaw
cycle path
cyclo-cross
cycloid
cyclometer
cyclone
cyclopean
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان