Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تازهکار (مونث)
[اسم]
debutante
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تازهکار (مونث)
[کسی که برای اولین بار بهشکل عمومی ظاهر میشود، خصوصا در ورزش]
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
debutant
debut
debussy
debunking
debunk
dec
dec 24
dec 25
decade
decadence
کلمات نزدیک
debutant
debut album
debut
debunk
debugger
decade
decadence
decadent
decaf
decaf coffee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان