خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سالخورده و فرتوت
[صفت]
decrepit
/dɪˈkrepɪt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more decrepit]
[حالت عالی: most decrepit]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سالخورده و فرتوت
ضعیف و ناتوان
مترادف و متضاد
broken down
worn out
1.a decrepit old house
1. یک خانه ی قدیمی و سالخورده
2.a decrepit old man
2. یک پیرمرد سالخورده و فرتوت
تصاویر
کلمات نزدیک
decrement
decree absolute
decree
decreased
decrease
decrepitude
decriminalize
decry
decrypt
decubitus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان