خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فریزر
2 . در فریزر گذاشتن
[اسم]
deep-freeze
قابل شمارش
1
فریزر
یخدان
[فعل]
to deep-freeze
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
در فریزر گذاشتن
در یخدان نگهداری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
deep-dish
deep water
deep vein thrombosis
deep south
deep six someone
deep-fried
deep-fry
deep-rooted
deep-sea
deep-seated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان