خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوربین دیجیتال
[اسم]
digital camera
/ˌdɪdʒ.ət̬.əlˈkæm.rə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دوربین دیجیتال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دوربین عکاسی دیجیتال
1.These days almost everyone uses a digital camera.
1. این روزها تقریبا همه از یک دوربین دیجیتال استفاده میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
digital
digit
digging bar
digger
digestive system
digital painting
digital scanner
digitalis purpurea
digitally
dignified
کلمات نزدیک
digital
digit
digger
digestive system
digestive biscuit
digital clock
digital television
digital tv
digitalis
dignified
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان