خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افشاگر
[اسم]
divulger
/daɪvˈʌldʒɚ/
قابل شمارش
1
افشاگر
آشکارگر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افشاگر
تصاویر
کلمات نزدیک
honorary degree
take pride in
seductress
overstated
declaration of war
opioid
planned economy
southern ocean
arctic ocean
coronary artery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان