خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خسته و کوفته
[صفت]
dog-tired
/dɔg-ˈtaɪərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خسته و کوفته
مرده از خستگی
informal
مترادف و متضاد
bushed
dead-tired
worn-out
1.By the end of the day, the laborers were all dog-tired, lying down to rest.
1. در پایان روز، کارگرها همگی از خستگی مرده بودند و روی زمین دراز کشیده بودند.
2.I'm dog-tired from all that walking! How far did we walk?
2. من از این همه راه رفتن خسته و کوفته شدم! چقدر راه را آمده ایم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
dog-paddle
dog-leg
dog-eared
dog-collar
dog rose
dogcart
dogfight
dogfish
dogged
doggedly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان