خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به خاطر نیاوردن
[عبارت]
draw a blank
/drɔ ə blæŋk/
1
به خاطر نیاوردن
(به طور ناگهانی) فراموش کردن
informal
1.What was her name? I'm drawing a blank.
1. اسمش چه بود؟ به خاطرم نمیآید.
تصاویر
کلمات نزدیک
draw
draughty
draughtsman
draughts
draught
draw a conclusion
draw a distinction
draw a picture
draw attention to the fact that
draw back
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان