خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (با ماشین) رفتن
2 . راندن
[فعل]
to drive off
/dɹˈaɪv ˈɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: drove off]
[گذشته: drove off]
[گذشته کامل: driven off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(با ماشین) رفتن
(با ماشین) دور شدن
1.The robbers drove off in a stolen vehicle.
1. دزدها با خودروی دزدیدهشده دور شدند.
2
راندن
فراری دادن
1.We keep dogs in the yard to drive off intruders.
1. ما برای فراری دادن افراد متجاوز [افرادی که بدون اجازه وارد میشوند] در حیاط سگ نگه میداریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
drive mad
drive insane
drive in
drive fast
drive crazy
drive on
drive someone crackers
drive someone nuts
drive someone up a wall
drive time
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان