خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشدرد
[اسم]
earache
/ˈɪreɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوشدرد
1.I was suffering from earache.
1. من از گوشدرد رنج میبردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
ear-splitting
ear to the ground
ear
eap
eaglet
earbashing
earbud
eardrum
earful
earl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان