خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خرج زندگی درآوردن
[عبارت]
earn a living
/ɜrn ə ˈlɪvɪŋ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خرج زندگی درآوردن
پول درآوردن
1.She earned a living as a part-time secretary.
1. او به عنوان یک منشی نیمه وقت خرج زندگیاش را درآورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
earn a decent salary
earn a commission
earn
earmark
early warning
earn money
earner
earnest
earnestly
earnestness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان