Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . جدی
[صفت]
earnest
/ˈɜːrnɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more earnest]
[حالت عالی: most earnest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جدی
مهم، با حرارت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جدی
یکرنگ
1.Despite her earnest efforts, she could not find a job.
1. علیرغم تلاشهای جدیاش، او نتوانست کار پیدا کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
earner
earn money
earn a living
earn a decent salary
earn a commission
earnestly
earnestness
earnings
earphones
earpiece
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان