Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پوست تخممرغ
2 . رنگ مات پوستتخممرغی
[اسم]
eggshell
/ˈɛɡʃɛl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پوست تخممرغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوست تخممرغ
2
رنگ مات پوستتخممرغی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
eggshake
eggs benedict
eggs
eggplant
eggnog
eggwhisk
egis
eglevsky
ego
ego ideal
کلمات نزدیک
eggs benedict
eggplant
eggnog
egghead
eggcup
ego
ego trip
ego-surfing
egocentric
egocentrism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان