[صفت]

Egyptian

/ɪˈʤɪpʃən/

غیرقابل مقایسه

1 مصری [مربوط به مردم، زبان یا فرهنگ مصر]

معادل ها در دیکشنری فارسی: مصری

1.Rami Malek is an Egyptian man.

1. "رامی مالک" مردی مصری است.

[اسم]

Egyptian

/ɪˈʤɪpʃən/

قابل شمارش

2 اهل مصر مصری

معادل ها در دیکشنری فارسی: مصری

1.He is Egyptian.

1. او اهل مصر است.

3 زبان مصری

تصاویر

کلمات نزدیک

دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان