1 . بی وقفه
[قید]

endlessly

/ˈendləsli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی وقفه بیش از حد

معادل ها در دیکشنری فارسی: بدون وقفه مدام
  • 1.He talks endlessly about his car.
    1. او بی وقفه درباره ماشینش صحبت می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان