خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بی وقفه
[قید]
endlessly
/ˈendləsli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بی وقفه
بیش از حد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدون وقفه
مدام
1.He talks endlessly about his car.
1. او بی وقفه درباره ماشینش صحبت می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
endless
endive
ending
endemic
endeavor
endocrine
endocrine gland
endocrinology
endomorph
endorphin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان