خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشتیبانی
2 . پشتنویسی (چک و ...)
[اسم]
endorsement
/ɛnˈdɔrsmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پشتیبانی
حمایت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تایید
مترادف و متضاد
backing
support
1.Products that carry an endorsement from a celebrity are very popular.
1. محصولاتی که پشتیبانی یک فرد مشهور را دارند، بسیار محبوب هستند.
2.The campaign hasn't received any political endorsements.
2. پویش هیچ حمایت سیاسی دریافت نکرده است.
2
پشتنویسی (چک و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پشتنویسی
ظهرنویسی
تصاویر
کلمات نزدیک
endorse
endorphin
endomorph
endocrinology
endocrine gland
endoscope
endoscopy
endoskeleton
endothermic
endow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان