خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاسوسی
[اسم]
espionage
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جاسوسی
خبرچینی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جاسوسی
تصاویر
کلمات نزدیک
espinoza
esperanto
especially
especial
espadrille
esplanade
espn
espouse
espresso
esprit de corps
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان