خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برونریز (زیستشناسی)
[صفت]
exocrine
/ɛɡzˈɑːkɹaɪn/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برونریز (زیستشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برونریز
تصاویر
کلمات نزدیک
exit visa
exit poll
exit
existing
existentialist
exocrine gland
exodus
exonerate
exonerated
exoneration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان