خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جنبه
[اسم]
facet
/ˈfæsət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جنبه
منظر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وجه
1.The proposal had many beneficial facets.
1. پیشنهاد چندین جنبه مفید داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
facelift
faceless
facecloth
facebook
face-up
facetious
facial
facial cream
facial hair
facile
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان