-
She wanted a famous artist to paint her picture.
او میخواست که یک هنرمند مشهور تصویر او را بکشد.
-
New York is a city famous for its theaters and nightlife.
نیویورک شهری است که بهخاطر [برای] تئاترها و تفریحات شبانهاش معروف است.
-
She was more famous as a writer than as a singer.
او بهعنوان نویسنده مشهورتر بود تا بهعنوان خواننده.
کاربرد صفت famous به معنای مشهور
صفت famous به معنای "مشهور" به افراد/چیزهایی اطلاق میگردد که توسط افراد زیادی شناختهشده است. مثال:
"a famous artist" (یک هنرمند مشهور)
".One day, I'll be rich and famous" (روزی من پولدار و مشهور خواهم شد.)
عبارت famous for something به معنای "بهخاطر/برای چیزی مشهور بودن" است. مثال:
".He became famous for his novels" (او بهخاطر رمانهایش مشهور شد.)
صفت famous گاهی در ساختار famous as something میآید که به معنای "بهعنوان ... مشهور بودن" است. مثال:
".She was more famous as a writer than as a singer" (او بهعنوان نویسنده مشهورتر بود تا بهعنوان خواننده.)