1 . مشهور
[صفت]

famous

/ˈfeɪ.məs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more famous] [حالت عالی: most famous]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مشهور معروف

مترادف و متضاد popular prominent well-known infamous notorious
a famous artist/hotel/lake/actor
یک هنرمند/هتل/دریاچه/بازیگر و ... مشهور
  • She wanted a famous artist to paint her picture.
    او می‌خواست که یک هنرمند مشهور تصویر او را بکشد.
famous for something
برای/به‌خاطر چیزی مشهور بودن
  • New York is a city famous for its theaters and nightlife.
    نیویورک شهری است که به‌خاطر [برای] تئاترها و تفریحات شبانه‌اش معروف است.
famous as something
به‌عنوان چیزی مشهور بودن
  • She was more famous as a writer than as a singer.
    او به‌عنوان نویسنده مشهورتر بود تا به‌عنوان خواننده.
کاربرد صفت famous به معنای مشهور
صفت famous به معنای "مشهور" به افراد/چیزهایی اطلاق می‌گردد که توسط افراد زیادی شناخته‌شده است. مثال:
"a famous artist" (یک هنرمند مشهور)
".One day, I'll be rich and famous" (روزی من پولدار و مشهور خواهم شد.)
عبارت famous for something به معنای "به‌خاطر/برای چیزی مشهور بودن" است. مثال:
".He became famous for his novels" (او به‌خاطر رمان‌هایش مشهور شد.)
صفت famous گاهی در ساختار famous as something می‌آید که به معنای "به‌عنوان ... مشهور بودن" است. مثال:
".She was more famous as a writer than as a singer" (او به‌عنوان نویسنده مشهورتر بود تا به‌عنوان خواننده.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان