خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزم
2 . جشن و سرور
[اسم]
festivity
/fɛstˈɪvɪɾi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بزم
جشن
2
جشن و سرور
شادی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جشن
مترادف و متضاد
cheerfulness
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
festival of lights
fervently
fertilizer
fertilized egg
fertilize
festoon
feta cheese
fetch
fetching
fete
کلمات نزدیک
festive
festival
fester
fervor
fervid
festoon
feta cheese
fetal alcohol syndrome
fetch
fetching
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان