خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دمدمی مزاج
[صفت]
fickle
/ˈfɪkəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fickle]
[حالت عالی: most fickle]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دمدمی مزاج
ناپایدار، بی ثبات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دمدمی
مترادف و متضاد
capricious
inconstant
1.In Greek dramas, the fickle gods help Achilles one day, and then harm him the next.
1. در نمایشنامه های یونانی، خدایان دمدمی مزاج روزی "آکیلیس" را یاری می کنند و سپس روزی دیگر به او آسیب می رسانند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fibula
fibrous
fibre
fiberglass
fiberboard
fickleness
fiction
fictional
fictionalize
fictitious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان