خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجسمه کوچک
[اسم]
figurine
/fˈɪɡjʊɹˌiːn/
قابل شمارش
1
مجسمه کوچک
تندیسک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مجسمه کوچک
تصاویر
کلمات نزدیک
figures
figurehead
figure skating
figure out
figure of speech
fiji
filament
file
file cabinet
file extension
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان