خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشت اشاره
[اسم]
forefinger
/ˈfɔːrfɪŋɡər/
قابل شمارش
1
انگشت اشاره
1.He shouted, “ There it is!” and pointed with his forefinger.
1. او فریاد زد: «ایناهاش!» و با انگشت اشارهاش اشاره کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
forefather
forecourt
foreclose
forecastle
forecaster
forefoot
forefront
forego
foregone conclusion
foreground
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان