1 . فرزندخوانده
[اسم]

foster-child

قابل شمارش

1 فرزندخوانده

معادل ها در دیکشنری فارسی: فرزندخوانده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان