خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . میوهای
2 . دیوانه
[صفت]
fruity
/ˈfruːti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: fruitier]
[حالت عالی: fruitiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میوهای
با طعم/بوی میوه
1.This cheese has a slightly fruity flavor.
1. این پنیر کمی طعم میوه میدهد.
2
دیوانه
خلوچل، خلوضع، غیرعادی
informal
a fruity professor
یک پروفسور خلوضع
تصاویر
کلمات نزدیک
fruitless
fruition
fruitful
fruitcake
fruit yogurt
fruity flavor
fruity smell
fruity taste
frumpish
frustrate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان