خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تامین بودجه
[اسم]
funding
/ˈfʌndɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تامین بودجه
سرمایهگذاری، بودجه
1.There have been large cuts in government funding for scientific research.
1. کاهش بزرگی در تامین بودجه دولتی برای تحقیقات علمی در نظر گرفته شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fundamentals
fundamentally
fundamentalist
fundamentalism
fundamental force
fundraiser
funeral
funeral director
funeral parlor
funfair
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان