خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هندسه
[اسم]
geometry
/ʤiˈɑmətri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هندسه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هندسه
1.I am good at geometry.
1. در هندسه خوب هستم [هندسهام خوب است].
تصاویر
کلمات نزدیک
geometrical
geometric
geology
geologist
geological
geophysics
geopolitics
george
georgette
georgia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان