خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیرپزشک
[اسم]
geriatrician
/dʒˌɛɹɪɐtɹˈɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیرپزشک
متخصص امراض دوران پیری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیرپزشک
تصاویر
کلمات نزدیک
geriatric
gerbil
geranium
geraldine
gerald
geriatrics
germ
germ warfare
german
german measles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان