خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حرکت کردن
[عبارت]
get one's ass in gear
/ɡɛt wˈʌnz ˈæs ɪn ɡˈɪɹ/
1
حرکت کردن
کون خود را تکان دادن
culturally sensitive
informal
1.I know you said you would take out the trash, but get your ass in gear and do it already!
1. میدانم که گفتی آشغال را بیرون میبری، اما کونت را تکان بده و انجامش بده!
2.I really need to get my ass in gear and finish writing this paper—it's due tomorrow!
2. واقعاً باید کونم را تکان دهم و نوشتن این مقاله را تمام کنم؛ فردا موعد تحویل آن است!
تصاویر
کلمات نزدیک
hire out
fat-ass
drag ass out of
help on
don't let the door hit your ass on the way out
get off ass
hold against
get ass
hot up
invite along
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان