Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم چاق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fat-ass
/fˈætˈæs/
قابل شمارش
1
آدم چاق
آدم خپل
culturally sensitive
informal
offensive
1.You can't have a skinny dude play Santa—you need a fat-ass for that.
1. نمیتوانی بگذاری یک آدم لاغر نقش بابانوئل را بازی کند؛ به یک آدم چاق برای آن نیاز داری.
تصاویر
کلمات نزدیک
drag ass out of
help on
don't let the door hit your ass on the way out
help off
cover ass
hire out
get ass in gear
get off ass
hold against
get ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان