[فعل]

to help off

/hɛlp ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: helped off] [گذشته: helped off] [گذشته کامل: helped off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به کسی کمک کردن

  • 1.I took the elderly woman's hand and helped her off the train.
    1. من دست پیرزن را گرفتم و کمکش کردم از قطار پیاده شود.
to help somebody off with something
در چیزی به کسی کمک کردن
  • Let me help you off with your coat.
    بگذارید در پوشیدن پالتو، به شما کمک کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان