خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قسر در رفتن
2 . کار خود را پیش بردن
[فعل]
to get away with
/gɛt əˈweɪ wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: got away with]
[گذشته: got away with]
[گذشته کامل: gotten away with]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
قسر در رفتن
از زیر چیزی در رفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قسر دررفتن
1.Don't be tempted to cheat—you'll never get away with it.
1. وسوسه نشو که تقلب کنی؛ هیچوقت نمیتوانی از آن قسر در بروی.
2.Nobody gets away with insulting me like that.
2. هیچکس از اینگونه توهین کردن به من قسر در نمیرود.
2
کار خود را پیش بردن
1.After the first month, you should be able to get away with one lesson a week.
1. بعد از ماه اول، باید بتوانی با یک درس در هفته کارت را پیش ببری.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
call around
high-heeled
internet cafe
mojito
railroad crossing
run out of
hula hoop
her
his
its
کلمات نزدیک
get away from it all
get away
get at
get arrested
get around
get back
get back at
get back on one's feet
get back to
get bad press
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان