خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (با کسی) تماس گرفتن
2 . پیدا کردن
[عبارت]
to get hold of
/tuː gɛt hoʊld ʌv/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(با کسی) تماس گرفتن
1.Where have you been? I've been trying to get hold of you all day.
1. کجا بودی؟ تمام روز داشتم سعی میکردم با تو تماس بگیرم.
2
پیدا کردن
1.I need to get hold of Tom's address.
1. من باید آدرس "تام" را پیدا کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get hitched
get held up
get goose pimples
get good grades
get going
get home
get hooked on
get hot under the collar
get in
get in shape
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان