1 . غمگین
[صفت]

glum

/glʌm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: glummer] [حالت عالی: glummest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غمگین محزون

معادل ها در دیکشنری فارسی: دژم
  • 1.Why are you looking so glum?
    1. چرا اینقدر غمگین به نظر می‌رسی [چرا اینقدر غمگین هستی]؟
  • 2.Why are you so glum, chum?
    2. چرا اینقدر محزون هستی رفیق؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان