خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفیر حسن نیت
[اسم]
goodwill ambassador
/ˈgʊˈdwɪl æmˈbæsədər/
قابل شمارش
1
سفیر حسن نیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سفیر حسن نیت
1.My father is a goodwill ambassador.
1. پدرم یک سفیر حسن نیت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
goodwill
goods and chattels
goods
goodness!
goodness
goody
goody two shoes
goody-goody
gooey
goof
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان