1 . نموداری 2 . گرافیکی
[صفت]

graphical

/ˈɡræfɪkl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نموداری

a graphical presentation of results
ارائه نموداری نتایج

2 گرافیکی

  • 1.The system uses an impressive graphical interface.
    1. سیستم از یک رابط گرافیکی جالب استفاده می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان