خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرپرست
2 . محافظ
[اسم]
guardian
/ˈɡɑːrdiən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرپرست
قیم، کفیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ولی
سرپرست
قیم
مترادف و متضاد
custodian
1.Who's your legal guardian?
1. چه کسی سرپرست قانونی شماست؟
2
محافظ
نگهبان، نگهدار
مترادف و متضاد
defender
protector
1.The librarians are the guardians of the books.
1. کتابدارها محافظان کتابها هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
guardhouse
guarded
guard rail
guard of honor
guard duty
guardian angel
guardian council
guardianship
guardsman
guard’s van
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان