خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بامیه
2 . گامبو (نوعی خوراک)
[اسم]
gumbo
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بامیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بامیه
2
گامبو (نوعی خوراک)
تصاویر
کلمات نزدیک
guinea-bissau
guilder
guido
guff
guerdon
gumshoe
gunnery
gunny
gurney
gustation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان