خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تیر اندازی
[اسم]
gunfire
/ˈgʌnˌfaɪər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تیر اندازی
صدای تیر اندازی، شلیک
1.We heard gunfire last night.
1. دیشب صدای تیر اندازی شنیدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
gunfight
gunboat
gun violence
gun dog
gun control
gunge
gunman
gunner
gunnery sergeant
gunpoint
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان