خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدل مو
2 . اصلاح موی سر
[اسم]
haircut
/ˈherkʌt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدل مو
1.a trendy haircut
1. مدل موی به روز
2.What do you think of my new haircut?
2. نظرت راجع به مدل موی جدید من چیست؟
2
اصلاح موی سر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اصلاح
1.I need a haircut.
1. به اصلاح موی سر نیاز دارم [باید موهایم را کوتاه کنم].
تصاویر
کلمات نزدیک
hairbrush
hairband
hair-splitting
hair-raising
hair transplantation
hairdo
hairdresser
hairdresser’s
hairdressing
hairdryer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان