1 . منتقل کردن
[فعل]

to hand down

/hænd daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: handed down] [گذشته: handed down] [گذشته کامل: handed down]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 منتقل کردن به ارث گذاشتن

  • 1.Fables are handed down from age to age.
    1. حکایات، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده‌اند [می‌شوند].
  • 2.He never had any new clothes – they were all handed down from his older brothers.
    2. او هرگز هیچ لباس جدیدی [نو] نداشت؛ لباس‌هایش از برادرهای بزرگترش به او به ارث رسیده بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان