خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منتقل کردن
[فعل]
to hand down
/hænd daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: handed down]
[گذشته: handed down]
[گذشته کامل: handed down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
منتقل کردن
به ارث گذاشتن
1.Fables are handed down from age to age.
1. حکایات، از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند [میشوند].
2.He never had any new clothes – they were all handed down from his older brothers.
2. او هرگز هیچ لباس جدیدی [نو] نداشت؛ لباسهایش از برادرهای بزرگترش به او به ارث رسیده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
hand cream
hand baggage
hand back
hand
hanbok
hand grenade
hand in
hand in hand
hand it to someone
hand luggage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان