خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کار سخت
[اسم]
hard graft
قابل شمارش
1
کار سخت
کار پرزحمت
تصاویر
کلمات نزدیک
hard drug
hard drive
hard disk
hard currency
hard court
hard hat
hard hit
hard labor
hard line
hard nut to crack
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان