خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کالایی را به کسی انداختن
[عبارت]
hard sell
/hɑrd sɛl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کالایی را به کسی انداختن
به زور چیزی را قالب کردن
1.The car salesman gave us a hard sell, so we decided to go to another dealer.
1. فروشنده ماشین داشت (ماشین) را به ما می انداخت، برای همین تصمیم گرفتیم پیش یک دلال دیگر برویم.
تصاویر
کلمات نزدیک
hard rock
hard put
hard on someone's heels
hard of hearing
hard nut to crack
hard shoulder
hard to say
hard up
hard water
hard-boiled
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان