خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلوخشکن
2 . کلوخشکن کشیدن
3 . نگران کردن
[اسم]
harrow
/ˈhærəʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلوخشکن
کلوخکوب
[فعل]
to harrow
/ˈhærəʊ/
فعل ناگذر
[گذشته: harrowed]
[گذشته: harrowed]
[گذشته کامل: harrowed]
صرف فعل
2
کلوخشکن کشیدن
3
نگران کردن
مضطرب کردن، وحشتزده کردن
1.Todd could take it, whereas I'm harrowed by it.
1. "تاد" توانست آن را بپذیرد، اما من از آن وحشت دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
harried
harridan
harquebus
harmonization
harlequinade
harum-scarum
hater
hatstand
hauteur
havana
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان